جدول جو
جدول جو

معنی حسن گرگانی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن گرگانی
(حَ سَ نِ گُ)
میر کمال الدین حسن حسینی جرجانی قاضی هرات و شریک نظام الدین امیرعبدالحی است و در زمان خوندمیر مدرسی یکی از صفه های مدرسه سلطانی با وی بود. (رجال حبیب السیر ص 262)
از مقتولین ملاحده در 365 هجری قمری میباشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَرْ رَ / اَ رَ / اَ)
حسن بن محمد بن الحسن بن یزداد بن مهران. وی از پدر خود محمد بن الحسن و محمد از پدر خویش حسن سماع دارد و حسن از یحیی بن معین روایت کند و از حسن ثانی ابوبکر محمد بن ابراهیم بن المقری روایت آرد. (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
ابن علی بن حسین بن شعبه حرانی حلبی. معاصر شیخ صدوق (متوفی 381 هجری قمری) و استاد شیخ مفید (متوفی 413 هجری قمری). او راست: ’تحف العقول فیماجاء من الحکم و المواعظ عن آل الرسول’ که در 1303 هجری قمری در ایران با منتخب کشف المحجۀ ابن طاوس چاپ شده و سپس در 1380 هجری قمری مجدداً در تهران طبع شده است. رجوع به حرانی و ذریعه ج 3 ص 400 و ج 4 ص 431 شود
لغت نامه دهخدا